گروه جهاد و مقاومت مشرق - نام «زهرا اسعد بلند دوست» این روزها با نوشتن یک رمان درباره مدافعان حرم بر سر زبان ها افتاده. انتشارات کتابستان که در این چند سال اخیر، کارهای خوبی در زمینه رمان به چاپ رسانده، ناشر معتبری است که حساسیت مخاطبان نسبت به این رمان را بیشتر هم کرده است. به این بهانه با نویسنده این رمان گفتگوی کوتاهی ترتیب دادیم که در ادامه می خوانید.
کمی از خودتان بگویید و اینکه نوشتن و خصوصا داستان نویسی را از کی و کجا شروع کردید؟
من داستان نویس نبودم. هیچ وقت هم علاقه ایی به رمان نداشتم اما به عنوان نویسنده مدتی با صداوسیما و یک سایت خبری مربوط به بانوان همکاری می کردم. تا قبل از این هم داستانی ننوشتم و فقط در زمینه مقاله، پلاتو نمایش و چند طرح فیلمنامه فعالیت داشتم.
- با توجه به حساسیت موضوع مدافعان حرم چرا سراغ این موضوع رفتید؟
شاید این حرفی که می زنم یک مقدار عجیب باشد اما این رمان اصلا قرار نبود در مورد مدافعین حرم نوشته بشود. استارت نگارش این رمان از یک لجبازی ساده شروع شد. من اصلا قصد نوشتن رمان نداشتم چون هیچ وقت علاقه ای به رمان و رمان خوانی نداشتم. ولی یک لجبازی ساده و الهام از زندگی یک دوست باعث شد نوشتن را شروع کنم.
در ابتدا قرار بود یک داستان ساده ی عاشقانه باشد بدون محوریت شهدا، مدافعین یا هر چیز مربوط به این جریانات اما هر روز می دیدم که خط داستان عوض می شود و ذهنم ناخواسته وارد حالی شد که فکرشم را هم نمی کردم.
من این رمان را توجه شهدا می دانم و شدیدا ممنونم از دوستی که باعث این لجبازی شد.
- اگر امکان دارد داستانتان را در چند جمله تعریف کنید البته به نحوی که اصل موضوع لو نرود.
رمان «چایت را من شیرین می کنم» روایت خانواده ای ایرانی است که ساکن آلمان هستند. پدر سر سپرده ی رجوی است و پسر تحت تاثیر تبلیغات داعش، وارد گروهکی تروریستی می شود. اینجا تلاش سارا برای برگرداندن تنها برادرش به خانواده شروع و منجر به درگیر شدن با مسائل و اتفاقات عجیب می شود.
- چه شد که کتابتان را به نشر کتابستان سپردید؟
رمان من تو اینستاگرام و و کانال های مختلف دست به دست می شد و به چاپ کتاب فکر هم نمی کردم. همزمان از چند ناشر با من تماس گرفتند که بین شان کتابستان را انتخاب کردم.
برای تبلیغ کتابتان چه کارهایی کرده اید؟
هیچ کاری نکرده ام!
از کارهای بعدی تان هم برایمان بگویید.
یک رمان جدید شروع کرده ام که به نوعی ادامه رمان «چایت را من شیرین می کنم» است و روزانه یک قسمت از آن را در کانال تلگرامی ام می گذارم.
حس وحالتان از انتشار اولین رمان چگونه است؟
من حدود پنج ماه با شخصیت های رمانم زندگی کردم. حتی شب ها خوابشان را می دیدم و هیچ وقت فکر نمی کردم آنقدر برایم جدی بشوند. پس قاعدتا باید خوشحال باشم از چاپ این رمان.
از نحوه انتخاب نام رمانتان هم برایمان بگویید.
اسم این رمان چیز دیگری بود که بنا به خواست دوستان در کتابستان به این نام تغییر کرد. این اسم مربوط به جریان و شخصیت خاصی در خود رمان است که خواننده با خواندن رمان متوجه می شود.
چه توصیه ای به خوانندگان رمان تان دارید؟
توصیه خاصی ندارم. فقط خطاب به آن دوستانی که هر قصه ی هزارویک شبی را در مورد حقوق های دویست میلیونی مدافعین باور می کنند و دهن به دهن می چرخانند می گویم که معرفت چیز خوبی است.
و حرف آخر...
بابت تک تک نفس هایی که تو آرامش می کشیم، مدیون مدافعین و سبز پوشان این خاکیم.
* میثم رشیدی مهرآبادی